
چه می شد اگر هیچ کاری نمی شد ؟
نـگـاهـی اسـیر نـگـاری نمی شد
چه می شد که دل را نمی آفریدند ؟
و یا عشق در قلب جاری نمی شد
چه می شد که دلها به یغما نمی رفت ؟
کـسی در کـمـین شـکاری نمی شد
چه می شـد که در اجـتماع گلـستان
علف جای گل سر شماری نمی شد ؟
چه می شد به جای شقایق در این باغ
گـیـاهـان هـرز آبـیـاری نمی شد
چه می شد حرامی نمی بود در باغ ؟
به گلچـین بی رحـم یـاری نمی شد
چه می شد که صیاد و دامی نمی بود ؟
قـفـس ، جـایـگـاه قـنـاری نمی شد
چه می شد بـرای فریب درختان
زمستان هوایش بهاری نمی شد ؟
چه می شد سیه ماهی کوچک ما
گرفـتار در جـویبـاری نمی شد ؟
چه می شد که میخانه ها باز می شد ؟
عسس ، دشمن میـگساری نمی شد
چه می شد که سیبی نمی چید دستی ؟
هوس ، مایـه ی بد بیـاری نمی شد
چه می شد کمی فکر می کرد آدم ؟
و اسـباب این شـرمـساری نمی شد
سر سنگ نادان اگر می شکستند
دلِ آینــه زخـمِ کـاری نمی شد
دروغ است «کیوان» و ناهید و پروین
اگر دل نمی خواست، کاری نمی شد
نظرات شما عزیزان:
مجتبی 
ساعت12:20---3 اسفند 1389
مرسی وبلاگ جالبی دارین...
ممنون میشم به منم سر بزنید